هواي وطنم آرزوست
جواد پرويزي، پروفسوري که اسم و رسمي در دنيا دارد
گفتوگو با پروفسور پرويزي، مدير سابق موسسهي «راتمن» امريکا
حسین نجاری
پروفسور جواد پرویزی، ارتوپد و جراح برجستهیزنجانی است که شهرتی در دنیا به هم زده و آوازهاش دهان به دهان میرود چو عشق. اودر بازپروری لگن، ران، زانو و نیز دردهای ران و مفاصل دارای بورد تخصصی است و تا پایان سال ۲۰۲۳ مدیر کلینیک تحقیقاتی موسسهی «راتمن» امریکا بود.
پرویزی تنها پزشک ایرانی است که هم عضو آکادمی جـراحان زانو و هم عضـو جـراحان لگن آمریکا و موسسهی تحقیقاتی ارتوپد آمریکا است. این جراح و ارتوپد صاحبنام در زمینههای کشت سلولی مقاوم در برابر عفونت تحقیقات زیادی انجام داده و به نتایج درخشانی رسیده است.
دكترپرویزی تحصیلات خودرادرسال۱۹۹۱در دانشگاه «شفیلد» بریتانیا به پایان برد. وی ادامهی تحصیلاتش (جراحی)را در كلینیک مایو در «راچستر» از سر گرفت و در زمینهی بهبـود اسـتخوان و غضـروف موفق به دریافت بورد تخصصی شد.
پرویزی چندین جایزهی بینالمللی در رشتهی تخصصی خود دارد و از جمله در زمرهی چهار فوق تخصص آمریکا در علم تعویض لگن به شمار میرود. او بيش از ۱۲ سرمايه (گرنت) تحقيقاتی دارد و مولف ۳۶ عنوان كتاب يا فصلی از كتاب علمی است. تا کنون نزدیک به ۱۱٠٠ مقالهی علمى از پروفسور پرویزی در مجلات علمی دنیا انتشار یافته است. این جراح و ارتوپد در سال ۲۰۰۴، نشان ویژهی دانشمند کلینیکی«OREF» را دریافت کرده است.
گفتنی است پروفسور پرويزى در سال۲۰۲۳ به عنوان رئیس (President)انجمن جراحان لگن وزانوى امريكا انتـخاب شد. او يك شـركت ابـداع و نوآورى به نام «Parvizi Surigcal Innovation»تاسیسکردهكه درزمینهی توليد دارو براى پیشگیری از عفونت بعد از عملهای جراحی، پیشرو بوده و به موفقیتهای قابل توجهی دست یافته است.وی در کنار جراحیهای فـراوان و پروژههای مطالعاتی،در حال حاضر در دانشگاه توماس جفرسون آمریکا نیز تدریس میکند.
دکتر جوادپرویزی در سال ۱۳۴۴در کوچهی مستشیری زنجان زاده شد و تحصیلات خود را در دبستان دکتر خانعلی و نیز در مدارس مصطفی خمینی و امیرکبیر زنجان به اتمام رساند. او در سی سال گذشته چندین بار در زنجان و سایر شهرهای ایران عملهای جراحی موفقیتآمیزی را به صورت رایگان برای هموطنان خود انجام داده و از سر عشق و مهرورزی، خدمات ارزندهای را به بیماران خود ارائه نموده است. او که عاشق این آب و خاک اسـت و مهربانانه از آن سـخن میگوید آمادگی آن را دارد برای توسعه و پیشرفت شهر و دیار خود در حوزههای درمانی و پزشکی سرمایهگذاری نموده و برای بهبود آلام عمومی همت گمارد. برای انجام مصاحبه با این چهرهی پرافتخار کشور پیام صوتی به زبان فارسی به واتساپ او فرستاده و برای معرفی هفتهنامهی موج بیداری توضیحاتی دادم و بعد از آن پیام کوتاهی را نیز به زبان ترکی فرستاده و در آن اشاره کردم که جا دارد پیامی نیز به زبان مادریمان برای شما بفرستم و… برای او گفتم اگر چه شما شناختی از بنده ندارید ولی ما شما را به نیکی میشناسیم و از عمق جان بر آن میبالیم و جالب اینکه ایشان نیز بنده را از طریق دوستان میشناختند و پیام مهرآمیزی به زبان ترکی و با لهجهی خاص زنجانی فرستاده و اظهار محبت نمودند. پیامی که از صمیم قلب فرستاده شده و آن لحن و لهجهی زیبا بر جذابیت این پزشک حاذق و صادق افزود. به هر صورت این گفتوگو به خاطر مشغلههای فراوان او و عدم دسترسی آسان به ایشان، به زحمت انجام شده و به دستان پر مهر شما همشهریان رسیده است. امیدواریم حاصل این گفتوگو را که از فاصلهی هزاران مایلی تدارک دیده شده است بخوانید:
جناب دکتر از آنجایی که در بازپروری لگن، ران، زانو و نیز دردهای ران در افـراد جـوان و اتصـال مفاصل تخصص دارید. کمی در این رابطه برای ما بگویید. این که چه کارهایی در این حوزه کردهاید و چه طرح و برنامههای در دست اقدام دارید.
ضمن عرض سلام و ارادت به همهی همشهریانم و نیز آرزوی سلامتی به یکایک آنان و خوانندگان عزیز شما باید بگویم که حدوداً قبل از ده سال اخیر، چند باری به ایران آمده و در بیمارستان بهمن (زنجان) و بیمارستان خاتمالانبیا حضور یافتهام و در حد توانم به جراحی همشهریان و ایثارگران کشور پرداخته و به بخشی از نیازهای درونی و روحی خودم نسبت به هممیهنانم پاسخ کوچکی دادهام. چون من عاشق انسانم و هموطنان و به ویژه همشهریانم را از صمیم جان دوست دارم. امیدوارم در فرصتهای آینده نیز توفیق حضور در کشور را داشته باشم و بتوانم در حد توان خود و در حوزهی تخصصی خودم به معالجهی بیماران نیازمندِ جراحی و درمان بپردازم. این نوع اقدامات در حق همهی ایرانیها یکی از لذتهای زندگی من است و از اینکه بتوانم مشکلی را بیهیچ منتی رفع کنم احساس خوشحالی میکنم. ما باید برای حل مشکلات خود همت زیادی بکنیم و برای رسیدن به وضعیت مطلوب بکوشیم. این اصلیترین وظیفهی همهی ماست و نباید از آن غفلت کنیم. اما در ابطه با موضوع بازپروری لگن باید بگویم که یکی از بیماریهایی که امروزه خیلی از جوانان دچار آن هستند آرتروز لگن است و یکی از دلایل آرتروز لگن نیز کمعمقی حفرهی لگن است که متاسفانه در ایران نیز این بیماری خیلی شایع شده است و جالب اینکه جوانهای اطراف دریای مدیترانه بیشتر دچار این بیماریاند و همین نکته باعث شد تا روی این مسئله کارهای تحقیقاتی زیادی انجام داده و به نتایج درخشانی برسیم. بعد از تلاش و تحقیقات علمی زیاد دریافتیم که این عارضه یک ژن مخصوصی دارد و آن باعث بروز این بیماری میشود ولی خوشبختانه موفق به کشف این ژن مخصوص و درمان آن شدیم. دوم اینکه آرتروز زانو و آرتروز تمام مفاصل بزرگ بدن به خاطر به هم خوردن میکروبیوم ((Microbiome میکروبهای همزیست که در بدن ما زندگی میکنند و برای سلامتی و پیشگیری از بیماریها خیلی مهماند) به وجود میآیند و ما مدتی است در بیمارستان آجیبادام ترکیه روی این مسئله کار میکنیم و با یکسری عملیات بیولوژیکال ایجنت( biological agent) [جنگ زیستی] مانع از پیشرفت آرتروز میشویم.
باتوجهبهعضویت شمادر آکادمی جراحان و موسسهی تحقیقاتی ارتوپدامریکا،میخواهم از کیفیت و برنامههای تحقیقاتی این موسسه برای ما بگویید و اینکه وضعیت و جایگاه علمی-تحقیقاتی این کشور در مقایسه با دیگر جاهای جهان چگونه است؟
بله بنده تنها ایرانی هستم که هم عضو آکادمی جراحان زانو و هم عضو آکادمی جراحان لگن امریکا هستم. البته سال قبل نیز رئیس انجمن جراحان لگن و زانوی امریکا بودم (president of the american association of hip and knee surgeons) انجمنی که ۶ هزار نفر جراح لگن و زانو در آمریکا عضو آن هستند و ریاست آن نیز به این خاطر به بنده سپرده شد که یکسری تحقیقات و عملیاتی در کشور سوئیس روی بیماران انجام داده و در آمریکا آن را عرضه و اجرا کردم و خود این موضوع باعث شد تا کار و اسم [اسم و رسم] من در دنیا شناخته شود.
در رابطه با جایگاه علمی و تحقیقاتی کشور امریکا نیز باید بگویم که آن تحقیقاتی که در آمریکا میشود انجام داد با دیگر کشورهای جهان قابل مقایسه نیست. به عبارتی میتوان گفت انجام این تحقیقات در دیگر نقاط جهان کار دشورای است، چون بودجهی تحقیقاتی در آمریکا با همه جای دنیا فرق میکند و خیلی بزرگتر از بودجههایی است که در جاهای دیگر جهان تخصیص مییابد و این حجم از سرمایهگداری اصلاً قابل قیاس با کشور ما نیست. اگر چه در ایران افراد خیلی باهوش و سختکوشی وجود دارند ولی از آنجایی که ما بودجهی پژوهشی خاصی در ایران نداریم کارهای پژوهشی ما را با مشکلاتی مواجه میکند. جالب است بدانید که بنده من با تکیه بر همین بودجهی پژوهشی تعداد ۱۱۰۰ مقالهی علمی در مجلات معتبر چاپ کردهام و بالاترین شـاخص ارتوپد دنیا h-index146)) متعلق به بنده است. علاوه بر این چندین بار نیز موفق به کسب جوایز بینالمللی شدهام.
جناب دکتر پرویزی ظرفیت علمی و تحقیقاتی علوم پزشکی ایران را در این حوزه چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت امر اینکه از ظرفیت تحقیقاتی و جایگاه علمی ایران اطلاع دقیقی ندارم ولی میدانم که ظرفیت منابع انسانی در ایران بالاست. همچنین تا آنجایی که میدانم در بخش ارتوپدی تحقیقات خاصی در آنجا صورت نگرفته است و تحریمهای آمریکا، مراودات علمی محققان ایرانی را با محافل علمی دنیا مختل کرده است و خود این مسئله موجب عقبماندگیهای پی در پی ما میشود. البته باید اشاره کنم در چنین وضعیتی هنوز برخی از دانشمندان باهوش و مستعد و سختکوشی هستند که موفقیتهایی را کسب میکنند و افتخاراتی میآفرینند.
از جهتی تا آنجایی که اطلاع دارم فقدان برخی فرصتها، میل به مهاجرت را در بین پزشکان ایرانی بیشتر کرده است امیدوارم شرایط مناسبی برای کشورمان و همهی متخصصان فراهم گردد تا آنها بدون هیچ مشکلاتی برای مملکت کار کنند. چرا که کاستن از درد و مشکلات مردم به ویژه در مراکز درمانی و بیمارستانها ارزش خاصی دارد و مردم نیز سزاوار خدمات باکیفیتی هستند.
در جامعهی علمی امریکا، دانش پزشکی ما چه اعتباری دارد، به عنوان مثال آیا تولید واکسنهای مربوط به کرونا توسط دانشمندان ایرانی در محافل علمی جوامعی مثل امریکا مورد توجه واقع شد یا در مقایسه با نمونههای موفق آن در جهان، به چشم نیامد؟ البته میدانم این سئوال ارتباطی به تخصص جنابعالی ندارد ولی از سر کنجکاوی چنین سئوالی را مطرح میکنم.
علم پزشکی ایران در کشورهای دیگر دنیا چندان شناخته شده نیست و این البته بر میگردد به مناسبات سیاسی ما با جهان. این مسائل باعث شده تا ما نتوانیم رابطهی علمی تعریف شدهای با دنیا برقرار کنیم. با این همه، عزیزانی مثل دکتر بیگلری توانستند کارهای شگفتانگیزی در دوران کرونا انجام دهند و این باعث خوشحالی من است.
با توجه به اینکه مدیر کلینیک تحقیقاتی موسسهی «راتمن» (امریکا) هستید و کارهای تحقیقاتی در این موسسه میکنید آیا با موسسات تحقیقاتی ایرانی هم ارتباطات علمی دارید؟ مخصوصا اینکه دوست دارم نظر شما را نسبت به انیستیتو پاستور بدانم، آیا با آنها مراودات علمی و حرفهای دارید یا خیر، این سئوال را از این جهت پرسیدم که دو تن از روسای آن در این سالها همشهریان ما بودند.
من البته تا آخر سال ۲۰۲۳ مدیر کلینیک تحقیقاتی راتمن بودم و چنـدی اسـت در دانشـگاه آجیبادام اسـتانبول هستم و البته باید بگویم که یک شـرکت تحقیـقاتی به نام«Parvizi Surigcal Innovation» دارم که در فیلادلفیـا است. این شرکت تولیدات مختلف دارویی خود را در بازارهای دنیا عرضه میکند، داروهایی که از پیشروی عفونت جلوگیری و باعث بهبودی بیمار میشوند.
در رابطه با مراودات علمی با موسسات تحقیقاتی ایران نیز باید بگویم که ارتباط علمی خاصی با ایران ندارم ولی با تعدادی از پزشکان ایرانی ارتباط دوستانهای داریم. در عین حال باید اشاره کنم که اگر چه پروژهی مشترکی با موسسات ایرانی کار نکردهایم ولی برای متینگهایی که در دنیا برگزار میکنم از اکثر ارتوپدهای ایرانی دعوت میکنم و اتفاقاً در یکی از بزرگترین میتینگهای ما که در سپتامبر سال گذشته در استانبول برگزار شد حدود ۲۵ نفر از جراحان ایرانی حضور داشتند و این استقبال باعث خرسندی من بود. این دوستان افراد باهوش و با تکنیک علمی بالایی بودند.
همچنین در رابطه با دوستان زنجانی نیز باید بگویم که با دکتر بیگلری دوست هستیم و ارتباط خوبی باهم داریم، همچنین با زندهیاد دکتر بهمن قزلباش و دکتر لازمی نیز همکلاسی بودیم. ولی تا به حال فرصتی پیش نیامده تا در یک پروژهی مشترکی همکاری داشته باشیم.
جناب دکتر آیا تا به حال بیـماری اعـزامی از ایـران به ویژه از شهر زنجان برای درمان به امریکا داشتهاید؟ لطفا کمی در این رابطه صحبت کنید.
بله از زنجان و نیز از دیگر نقاط ایران برای معالجه به آمریکا آمدهاند و تمام تلاشم را برای سلامتی آنها انجام دادهام. مخصوصا یکی دو نفر از مراجعین عفونت شدید و وضعیت جسمی وخیمی داشتند ولی خوشبختانه موفق به معالجهی آنها شدم. یک بار یک خانمی را از مشهد آورده بودند که باید پای او قطع میشد ولی وضعیت او را مدیریت کرده و توانستم بدون آنکه پای او را ببرم، معالجهاش کنم. این قبیل کارها باعث خوشحالی هر انسانی میشود و من نیز از اینکه در سلامتی انسانی سهمی داشته و نقشی ایفا کنم خوشحالم.

آقای دکتر پرویزی بنده اسم شما را برای اولین بار در دههی ۹۰ میلادی شنیدم. اگر اشتباه نکنم مربوط به زمانی است که گفتند یک پزشک زنجانی از امریکا آمده و در بیمارستانی جراحی لگن میکند و احتمالاً به صورت رایگان هم آن را انجام میدادید و من خاطرهای از آن همه شور و امید همشهریانم دارم، لطفا اگر چیزی به خاطر دارید برای ما روایت کنید.
البته الان نزدیک به ده سالی هست که به ایران نیامدهام ولی در سالهای قبل از آن، توفیق داشتم پنج، شش سال متوالی به ایران بیایم و از جمله در شهر زنجان عمل جراحیهای رضایتبخش و رایگانی را برای همشهریانم انجام دهم ولی در این سالهای نزدیک متاسفانه توفیق نیافتهام به ایران بیایم ولی در نظر دارم در آیندهی نزدیک سفری به ایران داشته باشم و وظیفهی خودم را با افتخار برای همشهریانم انجام دهم، مخصوصا بیمارانی که بضاعت چندانی ندارند و از این بابت در مضیقهی مضاعفاند.
یکی از خاطرات آن سالهایم این است که مریضی داشتم از منطقهی کرسف آمده بود. او از درخت گردو افتاده و لگناش شکسته بود، عمل جراحی او با موفقیت انجام شد و او برای قدردانی از بنده یک نایلون گردو برایم هدیه آورد و آن را با یک وضعیت بسیار ساده و صمیمی برایم تقدیم کرد و من هم به خاطر حس و حال انسانی آن، این هدیه را با خودم آوردم به امریکا، البته یکی از بیمارانم نیز که از منطقهی تکاب بود برای تقدیر از بنده یک شیشه عسل داد برایم و آن را هم در کنار نایلون گردو گذاشته و آوردم به امریکا. چون این رفتارهای ساده و صمیمی که برای قدردانی از من انجام شده بود برایم بسیار زیبا و ارزشمند بود. این احساس رضایت بیماران برایم خیلی خوشایند است و از اینکه توانسته بودم وظیفهی خودم را نسبت به همشهریانم ادا کنم و آنها نیز متقابلاً اینگونه از بنده تقدیر میکردند ارزش معنوی بسیار بالایی برایم داشت.
و یک خاطرهی دیگر این که مریضی داشتم که پای او از زانو خم نمیشد، پای او در حالت صاف و بدون انعطاف قرار داشت، چند روز بعد از جراحی او، رفتم سراغش را گرفتم، دیدم در سلفسرویس نشسته و پاهایش را جمع کرده و دارد غذایش را میخورد با دیدن این صحنه منقلب شدم و خدا را شکر کردم که عملام موفقیتآمیز بوده چون خیلی امیدوار نبودم مشکلش حل شود. خلاصه این خاطرات بخشی از لذتهای زندگی بنده است. وقتی به آنها فکر میکنم احساس خوشایندی پیدا میکنم.
با توجه به عنایت و دلبستگی عمیق شما به کشور و همشهریان خود و حضور امیدبخشتان در سالهای گذشته دربیمارستان بهمن و انجام عمل جراحی تعدادی از همشهریان و حتی ایثارگران استان، از روابط خود با این بیمارستان و مراکز درمانی دیگر استان برای ما بگویید.
بله چند باری در بیمارستان بهمن جراحیهایی را انجام دادهام. یک بار از بابت این جراحیها یک برگ چکی برایم تقدیم کردند ولی از آنجایی که ارائهی خدمات پزشکی به همشهریانم و عمل جراحی بیماران وظیفهی وطنی بنده است چک مزبور را به امور مالی بیمارستان تقدیم کردم تا در آنجا برای ارائه خدمات پزشکی هزینه شود.
آیا دوباره به زنجان میآیید و همچنان برنامهای برای جراحی بیماران در زنجان خواهید داشت؟
امیدوارم در آیندهی نزدیک سفری به ایران داشته باشم و فرصت خدمت به همشهریانم فراهم گردد. باید عرض کنم شاید ده سال پیش بودکه خواستم مجتمع پزشکی تفریحی در زنجان راهاندازی کنم که علاوه بر خودم از ارتوپدهای مطرح و جراحان و پزشکان ممتاز رشتههای دیگر دعوت به همکاری نمایم تا بتوانیم خدمات پزشکی موثری در آن ارائه دهیم ولی به دلیل برخی مشکلات و عدم استقبال مسئولین وقت موفق به انجام آن نشدیم اما با توجه به علاقه و دلبستگیهای معنوی به زادگاهم و آن آب و خاک، همچنان این آمادگی را دارم در صورت مساعد بودن شرایط، این کار را از سر بگیرم. اگر یک کلینیک توریستی پزشکی در آنجا ساخته شود هرازگاهی میتوانیم حتی از متخصصان برتر دنیا در آن مرکز استفاده کنیم. ما باید هرکاری که از دستمان بر میآید برای رفاه مردم و نیز برای آبادانی و پیشرفت کشور انجام دهیم. دنیا با سرعت دارد پیش میرود و ما نباید فاصلهی خود را از آنها زیاد کنیم.
با دکتر علیرضا مغازه، رئیس بیمارستان «capital health» هم مراودهای دارید؟
با دکتر مغازه رفاقت کهنهای داریم و باهم در رفت و آمدیم. ایشان انسان شریف و باهوشی هستند و بیمارستانی که دکتر مغازه ریاست آن را بر عهده دارند یکی از بیمارستانهای معتبر آمریکاست. خلاصه ایشان باعث افتخار ما هستند و در آمریکا پیشرفت خوبی کردهاند. برای این دوست عزیز و قدیمی آرزوی موفقیت بیشتر دارم.
سخن آخر اینکه چه پیامی برای همشهریان خود دارید.
من هیچ وقت زنجان و ایران را فراموش نمیکنم و امیدوارم خدماتی را که برای انسانهای مختلف دنیا انجام دادهام، روزی برای هموطنانم ارائه دهم. صمیمانه بگویم که گوزل زنجان، گوزل آنا یوردوم و گوزل دیلیمز هیچ وقت یادیمدان چیخماز!
شما چه قدر فوق العاده کار میکنید. خیلی خیلی لذت بردم. به اندازه خود پروفسور باشکوه نوشتهاید
به زنجانی بودنم افتخار کردم. بینهایت لذت بردم. گفتگوی خیلی خواندنی و زیبایی بود. ممنونم از شما که افتخارات زنجان را که تبدیل به افتخار جهان شدهاند برای مردم معرفی میکنید.
موج بیداری یک روزنامه بینظیر است. به خاطر اینکه فقط به آدم حسابیها فکر میکند. در سمت درست تاریخ ایستاده. به مردم فکر میکند، دغدغهی جامعه و مردم را دارد. اعتماد به نفس مردم را بیشتر میکند چون دست روی چهرهها و موضوعاتی میگذارد که مخصوص خود این روزنامه است. فکر نکنم در تاریخ زنجان نظیر این روزنامه وجود داشته باشد. در هر شرایطی دنبالتان میکنم. این روزنامه اصلا از مجوز خودش سو استفاده نمیکند. یعنی دنبال منافع شخصی و سیاسی نیست. اصلا دست اندرکاران این روزنامه در پشت جامعه گم هستند. فقط موج بیداری دیده میشود. بارها دیدهام مدیران مسئول چپ و راست عکس خودشان را میزنند. نوشتههای ضعیف و حال به هم زن منتشر میکنن ولی شما هیچ وقت اینطوری نبودهاید. خواستم بگم هر دو مصاحبهی پروفسور پرویزی و پروفسور ثبوتی دلچسب بودن. مثل اون یکی مصاحبه ها و نوشتههای شما
حال کردم. ممنونم از مطالب خوبتان. چه آدمایی داریم که گمنامند و کسی آنها را نمیشناسد. موفق باشید
باید این شمارهها را قاب کرد. زنجان زیبا با این همه زیبایی. معرفی نابی بود. مرسی از شما
یکی از چهره های مشعشع جهان در جراحی. ماشالله. سپاس از زحمات و کشف های خوب شما
جالبه دو تا زنجانی مدیر دو بخش خیلی مهم در امریکا. دکتر مغازه را هم اینجا شنیدم. خدا حفظشان کند هم دکتر پرویزی را هم دکتر مغازه را هم مصاحبه کننده را
شما فوقالعادهاید. درگیر سیاست و بیکلاسبازیهای آن نیستید. مانا و نویسا باشید.