حسین نجاری
شلختگی، شهر را به تصرف خود درآورده است. بیسلیقگی از در و دیوار شهر بیرون میتراود و بر جان و جهان آدمی مستولی میشود.
ما به این باور نرسیدهام که شهر روح دارد و مُعدِ تعاملات مدنی و گفتگوی انسانی است.آن را نمیتوان در پلاک خلاصه کرد باید فضای پرسه زدن را نیز در این منظومهی مدرن در نظر گرفت، باید از اتمسفر زیباشناسانهی آن برای کاستن از فشارهای روانی بهره برد و البته که لازمهی آن درک روزآمد از شهر و جامعهی انسانی است.
اغتشاش بصری و بینظمیهای امروز زاییدهی بینظمیهای دیروز است و دامنهی آن به فرداهای نیامده سرایت خواهد کرد. باید بپذیریم هر پدیدهای به بازتولید خود میپردازد و از همین روست که گفتهاند: پول، پول میآورد و بیراه نیست گفته شود فقر، فقر میآورد، عزا جز عزا نمیزاید و شادی از شادی میشکفد.
بدین ترتیب نقش و نظم اجتماعی میتواند افراد شلخته و خارج از چهارچوب را در قالب قاعدهمند خود قرار داده و او را وادار به رعایت خود سازد و راه همزیستی و بهزیستی از همین بستر انسانی اجتماعی میگذرد. آیا ما همان رفتاری را در جمعهبازار داریم که در برج میلاد داریم؟ بنابراین فرم مسئلهی مهمی است و ظهور امر نو متکی به ساختن فرم جدید است و از طریق فرم جدید امکان ظهور امر نو فراهم میشود.
در کنار این فرمگرایی و این استراتژی ساختارمند و التزام به این قرارداد اجتماعی، بایستی تبلیغات محیطی از دیدگاه متخصصان جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی و حتی متخصصان فرهنگی، هنری و بر اساس ویژگیهای فرهنگی و هویتی هر شهر و منطقهای، مورد کنکاش قرار گرفته و مطابق روح جمعی و صبغهی اقلیمی به تزئین فضاهای عمومی پرداخته شود. بر همین اساس المانهای فرهنگی و بیلبوردهای تبلیغاتی که در زاهدان نصب میگردند کارکرد خود را در شهری مثل زنجان از دست خواهند داد. ویژگیهای اقلیمی و تفاوتهای هویتی الزاماتی دارد که در کنار نگاه ملی باید عنایت عالمانهای به آنها داشت.
تبلیغات نامناسب شهری را میتوان نوعی آلایندگی بصری قلمداد کرد که تاثیر مخربی بر روح و روان شهروندان دارد.
محیط بصری و منظر شهری در نزد مدیرانی با نگاه محلی اهمیتی نمییابد، زیرا آنها شهر را در جغرافیای جهانی تعریف نکرده و بیرون از مدار آن قرار دارند. آن که درکی از شبکهی جهانی ندارد، طبعا تصور و طریقی نیز برای پیوستن به آن ندارد و آن که فارغ از این ماجراست چگونه میتواند خود را به فضاهای جهانی پیوند بزند! آنکه با ذهنیتی حاشیهای و محلی به شهر مینگرد، نمیداند شهرهای زیبا توان توسعهی زیباشناختی شهروندان را دارند و به ارتقای ایماژ جمعی شهروندان از سیمای خویش کمک میکند و نیز با اعتلای وجههی شهر در سطح ملی و فراملی توان رقابتی شهر را برای جذب گردشگران داخلی و خارجی تقویت میکند. آیا شهرداران ما مثل شهرداران پاریس، آمستردام، رم، ونیز، استانبول، دبی و دوحه میاندیشند؟ آیا آنها فقط یک بار به گردشگران خارجی اندیشیدهاند؟ تنها ورزشکاران و هنرمندان ما به صحنههای جهانی و عرصههای بینالمللی میاندیشند، بنابراین طبیعی است که اوضاع چنین باشد، و این تماما تقصیر شهرداران نیست، دستگاه قدرت از درک دنیای معاصر عاجز است. با این همه، تغییر از جز به کل میرسد و با همین فضای بسته و بال شکسته نیز میتوان به آسمان آبی اندیشید و به افقهای دور دست راه پیدا کرد.
همهی اینها پیشکش، شوربختانه ما در بدیهیات ماجرا نیز مات و مبهوت ماندهایم. به عنوان مثال در بدسلیقگیِ مسئولینِ شهری چون زنجان همین نکته بس که تندیس دکتر مجید شهریاری را روبروی مصلی و تندیس شهید خیرالله صمدی، از شهدای جنگ با داعش را روبروی اداره کل آموزش و پرورش استان قرار دادهاند. نکتهی قابل تامل اینکه از دلِ خیل این همه معلم و فرهنگی و نیز از میان مسئولان استانی که دستکم روزی یک بار از این مسیر پرتردد عبور میکنند کسی تا به حال به این موضوع توجهی نکرده است! درستتر آن است تندیس شهید مجید شهریاری که از معدود چهرههای برجستهی علمی و از دانشمندان هستهای کشور به شمار میرود روبروی نهاد علم و فرهنگ نصب گردد، شمایل الهامبخشی که میتواند الگوی جامعهی دانشآموزی و جمعیت فرهنگی استان باشد، تندیسِ چهرهی فاضل و فروتنی که روبروی ساختمان اداره کل آموزش و پرورش استان ایستاده و چشم بر چشم جامعهی فرهنگی شهر و دیار خود دوخته و فضیلت علم را در سکوتی قدسی جار میزند، در عین حال درستتر آن است تندیس شهید صمدی که از مدافعان حرم و از نمادهای مقاومت است روبروی مصلی و محل برگزاری نماز جمعه نصب گردد.
به هر صورت ما نیاز به بازسازی جان و جهان خود داریم و تا به چنین درکی نرسیم کار ما روز به روز دشوارتر خواهد شد. به امید آن روز روشن.
More Stories
آیین کاشت ۳۵۳۵ نهال در زنجان
آغاز پویش ملی نه به تصادف برای کاهش سوانح جادهای در استان زنجان
پویش ملی ایمنی و سلامت سفر