آب از سر این سد گذشته است
سد جاننثار، جان میدهد
اول صبح است، بخار از دهان استکان چای روی میز بلند میشود نگاهم اندکی در خلال بخار کوچک آن محو میگردد، گوشی تلفن را برداشته تا سری به شبکههای اجتماعی بزنم و از اوضاع و احوال جهان خبری بگیرم. گروه «خبرنگاران» را در تلگرام باز میکنم و شروع میکنم به مرور اخبار موجود در آن. دم چایی گرم است و تا خنک شود شمارهای در صفحهی گوشیام ظاهر میشود بلافاصله پاسخ میدهم، صدایی آن طرف گوشی از فاجعهای میگوید که قبلاً نیز گفته شده بود. او میگوید سدی در جوار شهر زنجان، جان میسپارد و دریغا که چشمی آن را نمیبیند، این شهر صاحب ندارد و هرکسی هر کاری میخواهد میکند. قرار بازدید از آن محل را هماهنگ میکنیم، به اتفاق یکی از همکارانِ خبرنگار، راهی آن منطقه میشویم، از جلوی پادگان انصارالمهدی عبور کرده و از مسیر سمت راست جاده خارج شده و از روی پل روگذر، عرض جاده فرودگاه را به سمت جنوب طی میکنیم. وارد جاده خاکی شده و پایمان به تاج سدِ خاکی شهید جاننثار میرسد، گزارشهای متنوعی میشنویم. همهی صداها حاکی از شکایت و فقدان نظارت و حفاظت از منابع ملی است و هیچ مقام مسئول و هیچ شهروندی از وقوع حوادث و تحمیل این خسارتِ خاموش، ککش هم نمیگزد. شهر خالی است ز عشاق و چشمی شاهد این ویرانی نیست و فریادی از دهانی بیرون نمیجهد، آب از سر این سد گذشته است و امید چندانی از مسئولان استانی برای احیای آن نمیرود و ما ناچاریم صدایمان را به موجِ رسانه بسپاریم تا مسئولان شهر بیدار شوند.سد خاکی شهید کمال جاننثار در سالهای ۶۵ و ۶۶ ساخته شده است. این سد با تاجی به طول ۱۵۰ متر و با حجم مخزن ۹۰۰ هزار متر مکعب توسط آبخیزداری سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان ساخته شده است.
حوزهی آبریز سد خاکی شهید جاننثار در ضلع غربی پادگان انصارالمهدی است که از کوههای شمالی منطقه که فاصلهی نسبتا دور و درازی با سد خاکی دارد شروع شده و تا ضلع جنوب غربی آن ادامه مییابد. در شرایط بارندگی احتمال طغیان سیل و بروز بحران در مسیل بالاست. در سالهای گذشته یک شرکت ماسهشویی درست در میانهی این مسیل که در معرض خطر جدی است احداث شده و علاوه بر استخراج وسیع بستر مسیلِ منتهی به سد، حریم آن را نیز تصاحب کرده است که باید جهاد کشاورزی استان به این مسئله نظارت داشته و به آزادسازی حریم این سد خاکی مبادرت نماید.
یکی از معترضان حاضر میگوید: باید مسئولان استانی و کسانی که مجوز ماسه شویی در دل سد را صادر و مسیر آب ورودی به دریاچه را قطع کردهاند مورد مواخذه قرار گیرند. او می افزاید: امیدوارم مدعی العموم به این مسئله ورود کرده و علاج واقعه را قبل از وقوع بکنند. وی معتقد است خسارت ناشی از صدور مجوز یک چنین شرکتی در چنین موقعیتی باید از سوی دستگاههای ذیربط که در صدور آن اهمال کردهاند مطالبه شود.
او که سابقهی مدیریت صنعتی دارد، میگوید: سد خاکی دو کارکرد بیشتر ندارد یکی برای تزریق آب به چاهها و قنوات زیرزمینی و یکی هم کارکرد مخزنی آن است. از نمونهی این سدهای مخزنی میتوان به سد حسن ابدال، سد گاوهزنگ و سد سارمساقلو و سد سهرین و… اشاره کرد. این سدها در دورهی مرحوم مقدسی در جهاد کشاورزی استان ساخته شدهاند ولی متاسفانه امروز به باد فراموشی سپرده شده و در حال نابودیاند.
این مهندس سدسازی میگوید: در احـداث این سـد از سه لایهی کامپکت شـده ۶۰ سانتیمتری اسـتفاده شده تا به عنـوان لحـاف رسی عمل کرده و عایقسازی آن درست انجام شود. بنابراین این عایقبندی باعث میشود آب ذخیـره شده در پشـت سد به لایههای زیرین زمین نفـوذ نکــرده و مخـزن آن خالی نشود.
او میافـزاید: این سـد یکی از پروژههـای مهـم جهـاد کشاورزی استان در سالهای دههی ۶۰ بوده ولی امروز مسئولان مربوطه آن را قبل از نام شهید جاننثار از یاد بردهاند و فردا روزی اگر واقعهای در آنجا رخ بدهد آن وقت میفهمند که تاسیس آن مطالعه شده و بیدلیل نبوده است. او آهی میکشد و میگوید: «آه از این رفتگان بیبرگشت!»
یکی دیگر از معترضان که خود از کارمندان قدیم جهاد کشاورزی است میگوید: یک شرکت ماسه شویی از نیمههای دههی ۸۰ بخشی از دریاچهی سد را تصرف کرده و خاکی که نیروهای جهادکشاورزی با هزار زحمت و مشقت در آن سالها در آنجا ریخته بودند استخراج نموده و سازمانِ سد را به هم زده است. او میافزاید عایقیندی بستر سد از بین رفته و اکولوژی آن به هم ریخته است.
یکی دیگر از افراد که خود فعال محیط زیست است با صدایی آرامتر میگوید: درست است در حال حاضر به خاطر خشکسالی اهمیت و کارکرد سد جاننثار به چشم نمیآید ولی در مواقع بارندگیهای بحرانی و راه افتادن سیل ناگهانی، اهمیت آن خودش را قطعاً نشان خواهد داد ولی متاسفانه در شرایط عادی کسی به این مسئلهی حیاتی توجهی نمیکند و فاجعهبارتر از دخل و تصرف در آستانهی سد، همین بیتوجهی عموم به نقش و ماهیت این سد خاکی است. این منطقه اهمیت بالایی دارد، منطقهای کوهستانی است و بهار و زمستان در آن، خود را بیشتر به معرض تماشا میگذارند، نباید قدر و منزلت این ناحیه را نادیده گرفت و با دخل و تصرف بیدریغ به امحای ظرفیتهای زیست بوم آن پرداخت.
یکی دیگر از افراد این جمع که از قضا او نیز دستی در ساخت و ساز جاده و سد دارد هزینهی ساخت یک چنین سدی را در شرایط امروز بالای ۲۰۰ میلیارد تومان ارزیابی کرده و به سرمایهی نهفته در آن تاکید میکند. او میگوید یک شهروند دغدغهمند و یک آدم دلسوز و وطنپرست از امحای یک سرمایهی کلان توسط عدهای منفعتطلب، ناراحت میشود و برای نجات آن از نابودی جهد میکند ولی من تعجب میکنم که جهادکشاورزی هیچگونه جهدی ندارد و شوربختانه چشماش را برای یک سرمایهی در حال نابودی بسته است و هیچ اهمیتی به حیات آن نمیدهد.
یکی دیگر از این جمع دلسوز که از خود از مدیران سابق استانی است تصریح میکند؛ خیلی از تاسیسات و سازهها و پروژهها کارکردشان دائمی نیست و آنها ساخته میشوند تا اتفاقات و بحرانهای احتمالی را مهار کنند و این الزاما به معنای عدم کارآیی آن پروژه نیست چون احتمال دارد از هر چند سال یک بحرانی در آن جا رخ بدهد و با یک اقدام پیشگیرانه تمهیدانی در آن منطقه در نظر گرفته میشود تا در صورت وقوع یک حادثه، بحرانی درست نشود و خسارات انسانی و اقتضادی و غیره وارد نشود بنا براین نمیشود گفت که از آنجا که احتمال بروز بحران در یک موقعیت خاص پایین است و امکان دارد از هر چند سال یک بار رخ دهد نباید هیچ اقدامی در آن منطقه انجام داد بلکه این اقدامات پیشگیرانه منبعث از یک چشمانداز بلندمدت و بینش درست مدیریتی است و البته که اگر در تمامی موارد چنین تدابیری اتخاذ و ضربهگیرهایی درست شوند ما هرگز دچار بحرانهای مختلف نمیشویم. پس اگر تاسیسات و پروژهای در برههای کارکرد خود را ظاهرا از دست داده دلیل بر ناکارایی آن نیست.
یکی دیگر از معترضان که بازنشستهی معدنی است از عدم نظارت سازمانهای مربوطه گلایه میکند و میگوید جهاد کشاورزی از همان ابتدا از سرمایهی خـود مراقبـت نکـرده و شائبهی مالکیت شـرکت ماسهشـویی مسـتقر در دل این مســیر را روز به روز تقـویت کـرده اسـت. در حالی که باید به صـورت جدی به این مسئله ورود کرد و از حریم و حوزهی سد شهید جاننثار حفاطت مینمود.
او ادامه میدهـد: من فکـر میکنـم مسـئولین فعـلی از وجود این سـد خاکی خبـری ندارند وگرنه آن را رهـا نمیکـردند و از استخراج عظیم و بیرویهی آن پیشگیری میکردند. چون در حال حاضر هر سیلی هم بیاید در اعماق این سیاهچالههای عظیم و عمیق فرو رفته و امکان استفادهی درست از آن نخواهد بود. او میگوید چون بستر این مسیل در آستانهی سد، از هیچ فیلتر خاکیبرخوردا نیست طبعأ نفوذ آب به لایههای زیرین به سهولت انجام میشود.
صدای همگی معترضان را میشنویم و بعد از خداحافظی سوار ماشین خود شده و بر میگردیم. با خود زیر لب زمزمه میکنم:
آی آدمها
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد میسپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ میبندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد میکند بیهوده جان قربان
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره جامهتان بر تن
یک نفر در آب میخواند شما را
موج سنگین را به دست خسته میکوبد
باز میدارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایههاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بیتابیش افزون
میکند زین آبها بیرون
گاه سر. گه پا
آی آدمها
او ز راه دور این کهنه جهان را باز میپاید
میزند فریاد و امید کمک دارد
آی آدمها که روی ساحل آرام، در کار تماشائید!
موج میکوبد به روی ساحل خاموش
پخش میگردد چنان مستی به جای افتاده، بس مدهوش
میرود نعره زنان. وین بانگ باز از دور میآید:
آی آدمها…
و صدای باد هر دم دلگزاتر
در صدای باد بانگ او رساتر
از میان آبهای دور ی و نزدیک
باز در گوش این نداها
آی آدمها
More Stories
مراسم تجلیل از کارگران فضای سبز شهرداری زنجان
آیین کاشت ۳۵۳۵ نهال در زنجان
آغاز پویش ملی نه به تصادف برای کاهش سوانح جادهای در استان زنجان