به کجا چنین شتابان ؟!

حسن اسدی

می گویند :توسعه به عنوان یک روند با حوصله ،گام بگام ولی همه جانبه و پویا چون پرنده ای است که با دوبال 

1- فکر و اندیشه 2- توان مالی و سرمایه به پرواز در می آید 

حال اگر با این استدلال به موقعیت فعلی استان زنجان توجه کنیم مشخصا نشانه ای از وجود و استقرار جریانی به نام توسعه را ملاحظه و مشاهده نمی کنیم زیرا که نه در این استانبه فکر و اندیشه بهاء داده می شود و نه اقدامی در جهت تجمیع سرمایه های اندک داخلی و نه جذب سرمایه های بزرگ خارج استانی به انجام می رسد تازه این طرز تلقی بسیار خوشبینانه است یعنی اگر واقع بینانه و دور از بکار گیری ماله و… به موضوع نگاه کنیم در استان ما زنجان و در میدان عمل تیغ های آخته ای (شوربختانه در نهادهای رسمی و دولتی ) را مشاهده می کنیم که بیرون آمده اند تا فکر و اندیشه را به مذبح برند و با ایجاد ترس همانند چیزی که در بورس رخ داد سرمایه های کوچک را به پستو برانند و سرمایه گذاران را از استان فراری دهند نمی خواهم زیاد وارد بحث تخصصی شوم و با ارائه آمار بگویم که ما درعرصه فراری دادن فکر و سرمایه چه مقدار دست و دلبازانه عمل کرده و می کنیم بلکه می خواهم با اشاره به آنچه که در صحن رد و تایید نیروهای عملگرا و فکری استان در موضوع انتخابات شده است بپرسم که باید چه مقدار انرژی و وقت صرف شود تا نیروهای عملگرای مخلصی چون جمشید انصاری و یا نصیری قیداری و …شناسایی و تربیت شود و چه مقدار باید در چنین افرادی اخلاص و شجاعت وجود داشته باشد که در چنین فضای و انفسایی بیایند وخود را کاندیدای نمایندگی مجلس کنند و آنگاه تعدادی آدم بی مسئولیت و بی تعهد نسبت به کلان جامعه و نه جایگاه و موقعیت خود در متن حکومت براحتی بتوانند با قلم قرمز و با این بیان که شما صلاحیت بقای در ساختار قدرت را ندارید آنها را چون دشمن و بیگانه به بیرون از گود تصمیم گیری برانند ؟!!!گویا این دوستان همینک در استان زندگی نمی کنند و خبر ندارند که در استان زنجان از محل واگرایی کلان و تمرکزگرایی بی دلیل در مرکز استان ظرفیت همکوشی برای تامین منابع فکری در جهت شرکت در رقابت کشوری برای اختصاص وجذب منابع از بین رفته است و از این روست که استان در رده های آخر لیست برخورداری استان های کشور قرار گرفته است و باید برای احیای همکوشی برای کار همگانی در جهت رستن از این وضعیت به اکابر استان مراجعه و گرایش بیابیم تا با تولید محتوا و تصمیم در خصوص سندچشم انداز پنجاه ساله استان و تقسیم این سند به سند های برنامه ای پنج ساله مرکز نشینان کشوری را متوجه نامتوازن بودن روند توسعه درکشور و محروم ماندن استان زنجان در سبد بودجه و اعتبارات بکنیم و این ممکن نمی شود مگر اینکه در ابتدا به بزرگان و شخصیت های ملی استان توجه شود تا آنها بتوانند از وزن و اعتبار اجتماعی خود برای انتقال کمبودها و نیازمندی های استان و حقانیت آنها در میان کمبودها و نیازمندی های کشور استفاده کنند چون اگر غیر این کنیم مسلم است که روند پرشتاب سقوط استان همچنان ادامه خواهد یافت براستی آنانی که براحتی آب خوردن استان را از سرمایه های انسانی خود محروم می کنند اگر کلاه خود را قاضی بکنند و به کاری که کرده اند فکر کنند می توانند به این پرسش پاسخ دهند که بجای جمشید انصاری کدام گزینه را جا گذاری کرده اند ؟و یا با حذف نصیری قیداری چه کسی را به جای ایشان در لیست وارد کرده اند ؟

بله درست است که گفته شده خالص سازی صورت گیرد اما گفته نشده است که در انتخاب میان صالح و معمولی به معمولی اکتفاء شود که در اصل نوعی کفران نعمت است و خیانت در حرث و نسل جامعه که به تحقیق ما امروز گرفتار این روند شده ایم و این بسیبار بد و غیر عقلانی است